نشست تخصصی «کریدور زنگزور - از ایده تا واقعیت» ؛ بررسی تهدیدها و فرصتها برای ایران - بخش دوم
به گزارش پرتال حمل و نقل ، نشست تخصصی با عنوان "کریدور زنگزور : از ایده تا واقعیت" به میزبانی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی برگزار گردید .
در بخش دوم میزگرد ، مدعوین به بیان دیدگاهها و نقطهنظرات خود در خصوص منطقه قفقاز و کریدور زنگزور و بهطور مشخص به پاسخ سه سوال مطرح شده پرداختند .
بهرام امیراحمدیان سخنانی را در خصوص اهمیت استرتژیک منطقه قفقاز از منظر تحولات تاریخی و معاصر ایراد نمود و عنوان کرد : در دوره شوروی منطقه قفقاز یکی از ۱۸ منطقه اقتصادی بود که این مناطق ، تقسیم کار منطقهای و اقتصادهای مکمل همدیگر داشتند . سه جمهوری گرجستان ، ارمنستان و آذربایجان نیز یک منطقه اقتصادی بودند که با یکدیگر تقسیم کار منطقهای داشتند .
وی اظهار داشت : منطقه قفقاز یک کمربند شکننده است و در دوره جنگ سرد منطقه برخورد دو قلمرو ژئواسترتژیکی دریایی و زمینی و پیمان ورشو و پیمان ناتو بود . بعد از فروپاشی شوروی ، نیز این منطقه به نقطه برخورد تبدیل شد . امروز نیز منافع آمریکا برای حضور در قفقاز و نگرانی روسیه از امنیت مرزهای جنوبی خود ، منطقه را بحرانی میکند .
وی در تشریح اهمیت جغرافیایی منطقه قفقاز افزود : در دوره جنگ سرد اگر جهان را به استراتژی بَرّی و دریایی تقسیم کنیم ، یک منطقه کانونی میبینیم که دریای سیاه را به دریای خزر وصل میکند و از طرف دیگر به دریای مدیترانه راه دارد .
امیراحمدیان نگرانی های مطرح شده در مطبوعات در خصوص کریدور زنگزور و قطع ارتباط ایران و ارمنستان را هیاهوی رسانهای دانست و بر ارایه تعریف اقتصادی درست از کریدور و مرز تاکید نمود و اضافه کرد : بحث تبدیل این منطقه به قلمرو ناتو مطرح نیست و از منظر اقتصادی نیز تهدیدهایی که بیان میشود وزن پایینی دارد .
پس از آن ، علی موجانی دیگر مباحث میزگرد ، با اشاره به ظرفیتهای تاریخی سرزمینی از گذشته تاکنون ، ایران را کشوری دانست که از اتصال و تبادلات تجاری و با اتکا به موقعیت ژئوپلیتیک و جغرافیایی در شرق ، غرب ، شمال و دسترسیهای دریایی در جنوب ، درآمدزایی خاص خود را شکل داده بود .
وی افزود : در فرآیند تاریخی ۲۰۰ ساله گذشته ، مهمترین حوزه توسعهمحور ما منطقه شمال غرب (یعنی در ارتباط با قفقاز) بوده و سپس به سمت غرب و بعد حوزه خلیج فارس رسیده است . به عبارت بهتر ، منطقه قفقاز در طول تاریخ «منطقه تنفس تجاری» ما بوده و امکان بقا و حیات ما را فراهم میکرده است .
موجانی به استفاده کشور آذربایجان از ظرفیتهای داخلی و جهانی برای ایفای نقش در منطقه تاکید نمود و عنوان داشت : مشابه بحث جابجایی صفحات در زمینشناسی ، موقعیتهای ژئوپلیتیک نیز تغییر میکنند و ایران همانگونه که در سالهای اخیر دچار فرونشست زمین است ، به لحاظ ژئوپلیتیک هم دچار فرونشست شده و در اتصال با محیط پیرامونی و ۱۵ کشور همسایه نتوانسته است روابط خود را به درستی تنظیم کند و قوانین و قواعد تجاری را شکل دهد .
وی در توضیح مسائل زنگزور بیان داشت : این کریدور در وهله اول ، دسترسی به انرژی را به وجود میآورد که قدرت ملی را افزایش میدهد ؛ دوم ، کمک میکند که صنایع داخلی در جغرافیای آذربایجان و شاید حتی در ارمنستان رشد پیدا کنند که این در امر تجارت خارجی آنها اثر میگذارد و به افزایش سرمایه منجر میشود . در نهایت ، قدرت جذب سرمایه در این منطقه کوهستانی و غیرقابل دسترس افزایش پیدا میکند.
وی سپس افزود : در بدترین سناریو ، راهاندازی کریدور زنگزور راههای ارتباطی ایران و ارمنستان را قطع میکند و ما دچار یک انزوا یا خفگی ژئوپلیتیک میشویم . همچنین با نگاه راهبردی ، سرمایهگذاریهای ما در کریدور ارس هیچگاه سوخت سرمایه محسوب نخواهد شد ؛ به خصوص اینکه در میان مدت و بلندمدت احتمال تنش و درگیری مجدد در منطقه قفقاز وجود دارد . در خصوص کریدور خلیج فارس - دریای سیاه نیز با توجه به شرایط فعلی و تنگنای احتمالی گرجستان در آینده و کاهش قدرت تجاری آن در نتیجه راهاندازی زنگزور ، کریدور مذکور میتواند زمینه ارتباط بیشتر بین ایران و این کشور را فراهم کند .
محمد فرهاد کلینی ، مباحث دیگر این میزگرد توضیحاتی را در خصوص نقش پررنگ مسائل ژئوپلیتیکی در تحولات قفقاز ارایه نمود و بر نقش شوروی سابق در شکلگیری تحولات این منطقه و تلاش تاریخی برای حفظ وابستگی راهبردی جمهوریهای قفقاز به دولت مرکزی و گره خوردن سرنوشت منطقه به مسائل زیرساختی و ارتباطی تاکید نمود .
وی افزود : اولین بار است در منطقه قفقاز شاهد حضور یک شرکت احتمالا اقتصادی - امنیتی هستیم که وارد یک زیرساخت منطقهای میشود ؛ یعنی ارامنه موفق شدند با یارگیری جدید ، یک بازیگر بزرگتر وارد را معادلات کنند .
وی سپس به حضور فعال ایران در بخشهای زیرساختی ارمنستان از گذشته تاکنون اشاره کرد و بر اتخاذ سیاستهای قویتر و تعامل سازنده با ارمنستان و آذربایجان برای کاهش تهدیدهای پنهان روند فعلی منطقه و باز نگهداشتن راه ارتباطی با ارمنستان تاکید کرد .
کلینی همچنین در خصوص کریدور خلیج فارس - دریای سیاه عنوان داشت : در زمانی که هنوز اتحادیه اروپا شکل نگرفته بود ، این کریدور و پارادایم همسایگی اروپایی (یعنی یک اروپای شرقی وسیعتر) مطرح شده بود . مذاکرات گستردهای در خصوص اتصال خلیج فارس و دریای سیاه از طریق کریدور مسیحی یعنی ارمنستان ، گرجستان و بعد به سمت اتحادیه اروپا صورت گرفت .
وی در پایان اظهار داشت : روسها به حضور ناتو در قلمرو قدرت خود به شدت حساس هستند و اینکه تاکنون حساسیتی به طرح زنگزور نشان ندادهاند ، نشان میدهد فعلا خطر معنیداری از ناحیه حضور ناتو در منطقه قفقاز مطرح نیست .
سخنران بعدی میزگرد ، عارف بیژن بود که به لزوم اولویتدادن به منطقه مهم قفقاز جنوبی در سیاست خارجی کشور تاکید کرد و عنوان داشت : باید به مشارکت قدرتهای منطقه و فرامنطقهای در کریدور زنگزوز برای این که در مقابل ایران قرار بگیرند ، توجه داشت . بر اساس آنچه در رسانههای منطقه بیان میشود ، نه تنها یک کریدور سیاسی ، ژئوپلیتیک و اقتصادی علیه ایران تشکیل شده ، بلکه کشورهای فرامنطقهای هم پشتیبانی خود را به لحاظ اقتصادی و نظامی برای شکلگیری این کریدور اعلام کردند .
وی در ادامه به بحث رابطه ایران با هند و چین پرداخت و اظهار کرد ایران میتوانست حضور فعالتری داشته و از طریق هند و چین که اکنون حضور آنها در قفقاز جنوبی اهمیت یافته و در این منطقه سرمایهگذاریهایی را انجام دادهاند ، در کریدور زنگزور نقش مثبتی ایفا کند .
بیژن عنوان داشت : در بحث کریدور زنگزور ایران ضعیف عمل کرده و اگر هم بخواهد از پتانسیلهای کریدور خلیج فارس - دریای سیاه استفاده کند ، کشورهای دیگر کمک نخواهند کرد .
وی افزود : آمریکا چندین سال در قفقاز جنوبی حضور نداشته ، ولی به خصوص بعد از جنگ اوکراین ، این روند تغییر کرده است . این باعث شده بواسطه روابط خوبی که با آذربایجان و گرجستان برقرار کرده، از طریق ارمنستان حضور خود را در منطقه تثبیت کند .
وی همچنین یکی دیگر از اهداف کریدور زنگزور را بحث انرژی و دسترسی اروپا به منابع نفت و گاز آسیای میانه و قفقاز برای تامین نیازهای آتی خود از منابع غیرروسی دانست . بیژن در خصوص راهکارهای پیشنهادی برای کاهش تهدیدهای زنگزور ، به مذاکره با روسیه برای توسعه کریدور شمال - جنوب ، مذاکره با آذربایجان برای کسب حق دائمی یا موقتی عبور از نخجوان برای دسترسی به ایروان ، ارایه مشوقهایی برای استفاده بازرگانان از کریدور ارس ، تلاش برای شکلدهی ائتلاف منطقهای با چین و هند و استفاده از ظرفیتهای آنها برای تامین نیازهای سرمایهگذاری در کریدورهای ترانزیتی اشاره نمود .
مجتبی سلیمانی سدهی ، سخنران دیگر این میزگرد به ارایه توضیحاتی در ارتباط با سیاست جدید آمریکا در قبال شرق از طریق کریدور زنگزور پرداخت .
وی عنوان داشت : نگاه غرب و به خصوص آمریکا به منطقه پیرامونی ایران ، مثل خاورمیانه و قفقاز و آسیای میانه ، از نگاه انرژیمحوری به سمت نگاه ژئوپولیتیکی و لجستیکی تغییر کرده و در راستای مهار چین، در منطقه این نقشها را تعیین میکند و موضوع کریدور زنگزور نیز در راستای مهار چین ارزیابی میشود .
وی ادامه داد : کریدور میانی ، کریدور مهمی برای دسترسی چین به ترکیه و اروپا شده است که ورود آمریکا به زنگزور ، میتواند آن را دستخوش تغییراتی کند و بازیگری نقشها را تغییر دهد .
سلیمانی با اشاره به نگاه جدید غرب و آمریکا به منطقه ، نقش ایران را عمدتا نقش لجستیکی دانست و افزود : آمریکا و اروپا اخیرا سرمایهگذاری بسیاری در آسیای میانه انجام دادهاند . بهترین راه ارتباطی این کشورهای محصور در خشکی با آبهای آزاد نیز با توجه به مسائل و محدودیتهای موجود در شرق و غرب این مناطق و حتی افغانستان و پاکستان ، از طریق ایران است .
سلیمانی ورود آمریکا در زنگزور را به نفع ایران ارزیابی کرد و همچنین کریدور شمال - جنوب را بیشتر یک کریدور غربی برای اتصال هند به اروپا دانست تا یک کریدور روسی و اظهار داشت : به نظر من به زودی کریدور خلیج فارس - دریای سیاه فعال خواهد شد و اتفاقات منطقه در همین راستا است .
وی در انتها پیشنهاد کرد به کریدور زنگزور و کریدور ارس نیز ، به جای نگاه شرقی - غرب ، از منظر شمالی - جنوبی نگریسته شود .
در ادامه میزگرد ، احسان فلاحی توضیحاتی را در خصوص ورود منطقه قفقاز به دوره نظم جدید ارایه نمود و عنوان داشت : ما سه مختلف نظم را ظرف یک دهه گذشته در منطقه قفقاز جنوبی تجربه کردهایم ؛ یکی نظم روسمحور تا پیش از سال ۲۰۲۰ که عنصر قوامبخش آن ژئوپلیتیک بوده ، دوم نظم در حال گذار از نوامبر ۲۰۲۰ تا آگوست ۲۰۲۵ که عنصر قوامبخش آن نظم ژئواکونومیک بوده و سوم نظم چندقطبی که از آگوست ۲۰۲۵ شروع شده و عنصر قوامبخش آن ترکیب سیاست ، قدرت ، ثروت و سرزمین یعنی ژئوپلینومیک (Geopolynomics) است .
وی با اشاره به اینکه آنچه تحت عنوان مسیر زنگزور در توافق اخیر مطرح شده ، بیشتر همریشه با کانکتیویتی (Connectivity) و نزدیک به مفهوم کریدور است ، افزود : بالاترین سطح ایفای نقش در کریدور ، عاملیت سیاسی-امنیتی در بلندمدت است و ما در این کریدور از یک کشور اجازهدهنده به اجازهگیرنده تبدیل شدهایم . در خصوص ایفای نقش در سطح جابجایی کالا به ما اجازه داده خواهد شد ، اما در سطح عاملیت سیاسی-امنیتی این اجازه را نخواهند داد .
فلاحی در خصوص سفر اخیر رئیس جمهور کشورمان به ارمنستان عنوان داشت : میشد بیانیهای شبیه «بیانیه شوشی» ، با عنوان «بیانیه مغری» در زمینه دسترسی ایران به زنگزور و اهمیت ارس امضا شود .
وی همچنین به احتمال ایجاد مشکلاتی برای اتصال با ارمنستان و چشمانداز کریدور خلیج فارس - دریای سیاه اشاره کرد و بر لزوم تغییر نگاه ایران به جایگاه هند در سیاست خارجی و همچنین توجه به منافع گرجستان برای همراهی در راهاندازی این کریدور تاکید نمود .
در انتهای میزگرد ، بهرام امیراحمدیان ضمن جمعبندی ، توضیحاتی تکمیلی در خصوص سوالات مطرح شده ارایه داد .
وی به طور مشخص به موانع لجستیکی و سیاسی برای اتصال خلیج فارس به دریای سیاه اشاره کرد و عنوان داشت بالا بودن هزینههای حملونقل و محدودیتهای لجستیکی برای انتقال دریایی کامیونهای حامل کالا از بنادر قطر ایران ، زیرساختهای ضعیف ارمنستان ، عدم علاقه آذربایجان برای حضور در این کریدور در کنار ارمنستان و بعدها رفع مشکلات قطر با شورای همکاری خلیج فارس ، موجب شد این کریدور در عمل شکل نگیرد .
امیراحمدیان نگرانی از بلا استفاده ماندن زیرساخت کریدور ارس در صورت فعال شدن کریدور زنگزور را بیمورد دانست و تاکید کرد وجود این زیرساختها برای اتصال منطقه کشاورزی دشت مغان به دیگر نقاط منطقه بسیار مفید خواهد بود .
وی همچنین به امکانپذیر بودن اتصال راهآهن جلفا به ایروان در صورت رعایت قواعد بازی اشاره کرد و در پایان بر تاثیر تحریمها و عدم رعایت قواعد برای فعالسازی کریدور شماره شش ابتکار کمربند -جاده از ایران تاکید نمود .
بر اساس مباحث مطرح شده در این نشست، نظر غالب اعضا این بود که کریدور زنگزور حداقل از منظر اقتصادی و حتی نظامی ، فعلا تهدید جدی محسوب نمیشود . با این حال ، برخی بر این اعتقاد بودند که با توجه به مشارکت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای احتمال انزوای ژئوپلیتیکی و تهدیدات مترتب آن برای ایران وجود دارد . اما احتمال بروز مشکلاتی برای دسترسی ایران به ارمنستان در بدترین سناریوی راهاندازی کریدور نیز مطرح شد .
در این راستا ، لزوم تعامل سازنده با کشورهای آذربایجان و ارمنستان برای کاهش تهدیدهای این کریدور و باز نگهداشتن راه ارتباطی ایران با قفقاز جنوبی مورد تاکید قرار گرفت . در خصوص کریدور ارس ، نقش آن به عنوان مسیر جایگزین در صورت بروز مجدد بحران در قفقاز جنوبی و جایگاه آن در تقویت اتصالات زمینی مناطق شمالغرب ایران مورد توجه قرار گرفت .
در ارتباط با چشمانداز کریدور خلیج فارس - دریای سیاه ، برخی محدودیتهای سیاسی و لجستیکی برای راهاندازی آن مطرح گردید و در کنار آن به همراستایی این کریدور با منافع گرجستان و حتی اتحادیه اروپا برای دسترسی به خلیج فارس اشاره شد . همچنین ، پیشنهاداتی همچون اولویتدادن به منطقه قفقاز جنوبی در سیاست خارجی کشور ، لزوم تغییر نگاه سیاست خارجی به کشور هند و تعامل فعالانه با چین و هند با توجه به حضور و سرمایهگذاریهای این دو کشور در منطقه قفقاز ، در راستای حفظ منافع ایران در کریدور زنگزور مطرح گردید .
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم