راهکارهای اضطراری مدیریت بحران نقدینگی در صنعت هوانوردی و حملونقل هوایی ایران
بخش چهارم : مدیریت نقدینگی در شرکتهای هواپیمایی ایران
قسمت اول : اهمیت Timetableهای هفتگی پروازها
در ایران ، با توجه به محدودیتهای جدی در منابع مالی ، قیمت سوخت یارانهای ، تعداد محدود ناوگان و میانگین سنی بالای هواپیماها ، در عمل و بهطور طبیعی راهبرد غالب در میان شرکتهای هواپیمایی ، افزایش یوتیلیزیشن هواپیماهاست . این یعنی تلاش میشود تا هواپیماها در بیشترین ساعات ممکن در شبانهروز پرواز کنند و زمینگیر نباشند تا بازدهی سرمایه و درآمد عملیاتی افزایش یابد . اما اجرای این راهبرد در شرایط فعلی با چالشهایی جدی همراه است .
به گزارش پرتال حمل و نقل به قلم خلیل الله معمارزاده ، بر اساس آنچه که بارها به تجربه لمس کردهام، مجموعه مدیریتی در شرکتهای هواپیمایی ایران هنوز با ظرفیتها و پتانسیلهای بسیار بالا و کوتاهمدت Timetableهای هفتگی خود در کاهش هزینهها و افزایش درآمدها و در نتیجه افزایش مؤثر نقدینگی جاری خود در این وانفسای شرایط متلاطم فعلی آگاه نیستند . همچنان همان برنامهها و ساختارهای قبلی Timetableهای خود را ، بدون بازنگری راهبردی ، به صورت غلتان و واکنشی به پیش میبرند و راهبردهای غلط و هزینهزای زیادی را سالها ادامه دادهاند ، بیآنکه یک بار برای خودشان منطق عقلایی و اقتصادی ساختار شبکه پروازی را متناسب با ظرفیتها و مقتضیات جاری تدوین و اجرا کنند .
در تدوین برنامههای پروازی (Flight Scheduling) به طور کلی ، سه راهبرد اصلی برای ارتقاء کیفیت در برنامهریزی و زمانبندی پروازها وجود دارند : نخست ، عملکرد بهموقع پروازها (On-Time Performance - OTP) که تمرکز آن بر کاهش تأخیرات و افزایش رضایت مسافر است؛ دوم، ضریب اشغال صندلیها (Load Factor) که هدف آن بهینهسازی ظرفیت و جلوگیری از هدررفت درآمد است و سوم ، بهرهبرداری حداکثری از ناوگان (Aircraft Utilization) که بر افزایش ساعات پروازی هواپیما در طول روز برای بهرهوری سرمایه تأکید دارد . هر یک از این راهبردها نقش کلیدی در سودآوری و پایداری عملیاتی شرکتهای هواپیمایی دارند و بسته به مدل کسبوکار ایرلاین ، ممکن است وزن و اولویت متفاوتی داشته باشند .
در ایران ، با توجه به محدودیتهای جدی در منابع مالی ، قیمت سوخت یارانهای ، تعداد محدود ناوگان و میانگین سنی بالای هواپیماها ، در عمل و بهطور طبیعی راهبرد غالب در میان شرکتهای هواپیمایی ، افزایش یوتیلیزیشن هواپیماهاست . این یعنی تلاش میشود تا هواپیماها در بیشترین ساعات ممکن در شبانهروز پرواز کنند و زمینگیر نباشند تا بازدهی سرمایه و درآمد عملیاتی افزایش یابد . اما اجرای این راهبرد در شرایط فعلی با چالشهایی جدی همراه است .
از یک سو ، افزایش یوتیلیزیشن در ناوگانهای با سن بالا و قابلیت اطمینان پایین ، منجر به افزایش اختلالات عملیاتی و تأخیرات گسترده میشود . این تأخیرات هزینهساز هستند و رضایت مسافر را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهند . در چنین شرایطی ، مرکز کنترل عملیات (OCC) نقش بسیار مهمی پیدا میکند ، چرا که باید با مدیریت لحظهای اختلالات ، تخصیص مجدد هواپیما و کرو و سناریوهای بازیابی (Recovery) ، از گسترش بحران جلوگیری کند و تأثیر مالی تأخیرات را به حداقل برساند .
(هر دقیقه تأخیر هواپیماها در ایران تا ۱۵ دقیقه اول ، حدود ۵۰ دلار هزینههای پنهان دارد ، که با رسیدن تأخیر به یک ساعت ، هزینهها بهصورت تصاعدی بیشتر شده و به ازای هر دقیقه ۵ برابر افزایش یافته و به ۲۵۰ دلار میرسد . زمینگیری ناوگان هوایی نیز در ایران به ازای هر روز ، بهطور حدودی ۱۵۰۰ دلار هزینه برای شرکتهای هواپیمایی در پی دارد که شامل هزینههای فرصت از دسترفته درآمدی نمیشود .)
از سوی دیگر ، ناوگان فرسوده نیازمند تعمیر و نگهداری بیشتری است . این امر ، فشار مضاعفی بر زنجیره تأمین قطعات وارد میکند و در نبود یک سیستم لجستیکی قدرتمند برای تأمین بهموقع قطعات و پارتها ، زمانهای زمینگیری اضطراری و بدون برنامه افزایش یافته و عملاً یوتیلیزیشن هدفگذاریشده محقق نمیشود . بنابراین ، تقویت زنجیره تأمین فنی و بهینهسازی تعمیر و نگهداری ، یک پیشنیاز حیاتی برای موفقیت این راهبرد است .
همچنین ، افزایش یوتیلیزیشن بدون توجه به میزان بهرهوری کروی پروازی، نارضایتی آنها را در پی دارد. برنامهریزی نامتوازن پروازی از نظر زمان و مسیر و بدون توجه ممکن و حداقلی به ترجیحات کروی پروازی در برنامههای پروازی خودشان ، یا تأخیر در اعلام برنامهها در حداقل دو هفته آتی ، باعث عدم رضایتمندی کرو ، خستگی و فرسایش شغلی کرو و بهتبع آن ، اختلال در رعایت محدودیتهای قانونی و اختلالها و تأخیرات پیدرپی و مکرر پروازها و همچنین کاهش کیفیت تجربه مسافر میشوند . توزیع عادلانه پروازها میان کروها ، بهویژه بین مسیرهای بلند و کوتاه ، باید یکی از محورهای اصلی برنامهریزی باشد تا ضمن حفظ بهرهوری ، از فرسایش انسانی جلوگیری شود .
در نهایت ، دستیابی به یوتیلیزیشن بالا تنها زمانی پایدار و سودمند خواهد بود که در کنار آن ، توان بازیابی شبکه (Recovery Capability) نیز تقویت شود . این توان به ساختار ناوگان ، زمانبندی پروازها ، Ground time و انعطاف در تخصیص کرو و برنامهها و راهبردهای استندبای کرو وابسته است .
بدون این توان ، کوچکترین اختلال ، مانند یک شعله آتش ، میتواند به یک بحران سراسری با هزینههای بسیار زیاد و غیرقابل کنترل تبدیل شود و خسارات زیانباری را به بار آورد .
بنابراین ، راهبرد افزایش یوتیلیزیشن در ایران باید با دیدی واقعگرایانه در تدوین برنامههای هفتگی پروازها و با سرمایهگذاری همزمان در حوزههای OCC ، لجستیک قطعه ، برنامهریزی کرو و انعطافپذیری شبکه دنبال شود تا منجر به کاهش مؤثر هزینهها و افزایش مناسب درآمدها و در نتیجه ، افزایش چشمگیر قدرت نقدینگی جاری گردد .
این یادداشت ، صرفاً نقطهی آغاز بحثی وسیعتر در باب ظرفیتهای پنهان برنامههای پروازی برای بهبود قدرت نقدینگی در شرایط بحرانی امروز است . در ادامه ، میتوان درباره سایر محورهای این موضوع ، از جمله اصلاح ساختار شبکه پروازی با یادگیری از بحرانهای اخیر ، اولویتبندی مسیرها و طراحی فرکانسهای اقتصادیتر ، در جلسات حضوری بیشتر گفتگو کرد .
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم