از توافق پاریس تا IMO ؛ تلاش برای محرومیت ایران از کشتیرانی با سوخت هستهای
کشورهای توسعه یافته میخواهند فرصت بزرگی به نام استفاده از انرژی هستهای در صنعت کشتیرانی را از ایران بگیرند و این در حالی است که آمریکا ، روسیه ، فرانسه ، بریتانیا ، چین و هند از فناوری سوخت هستهای در ناوگان خود استفاده میکنند . این فناوری به کشتیها اجازه میدهد ۵ تا ۱۰ سال بدون سوختگیری مجدد حرکت کنند ، هیچگونه آلایندگی کربنی نداشته باشند و در مسیرهای طولانی ، بدون وابستگی به بنادر میانی فعالیت کنند .
به گزارش پرتال حمل و نقل ، کشورهای اروپایی و آمریکا در حالی با مالیاتهای کربنی و معاهدات زیستمحیطی ، چون توافق پاریس و IMO فشار میآورند که خود از سوخت هستهای در ناوگان متنوع بهره میبرد و ایران و سایر کشورهای درحال توسعه را را از آن محروم نگهداشتهاند .
در حالی که بسیاری از کشورهای توسعهیافته طی دو قرن گذشته با بهرهبرداری افسارگسیخته از سوختهای فسیلی ، محیط زیست جهان را به آستانه فروپاشی کشاندند ، اکنون در قامت مدافعان محیط زیست ظاهر شدهاند و با تصویب مقررات سختگیرانه زیستمحیطی ، عملاً مانع توسعه کشورهای در حال توسعه که هنوز فرصت بهرهبرداری مؤثر از منابع طبیعی خود را نیافتهاند ، میشوند .
یکی از آخرین نمونههای این سیاستهای دوگانه ، تصمیم جدید سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO) درخصوص وضع مالیات سنگین بر مصرف سوختهای فسیلی در ناوگان دریایی است . طبق این تصمیم ، از سال ۲۰۳۰ مالیاتی بین ۱۰۰ تا ۳۸۰ دلار بر هر تُن سوخت فسیلی کشتیها اعمال خواهد شد ؛ تصمیمی که در ظاهر برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای اتخاذ شده ، اما در واقع ، بهصورت مستقیم بر افزایش هزینه حملونقل دریایی کشورهایی مانند ایران که ناوگان آنها عمدتاً از این سوختها استفاده میکنند ، اثرگذار است .
این در حالی است که کشورهای توسعهیافته که حالا به سوختهای جایگزین و حتی انرژی هستهای در ناوگانهای مختلف خود روی آوردهاند ، حاضر نیستند نهتنها دانش فنی و فناوریهای نوین را در اختیار کشورهای در حال توسعه قرار دهند ، بلکه مانع استفاده آنها از ظرفیتهای بومیشان ، نظیر انرژی هستهای صلحآمیز ، نیز میشوند .
نمونه بارز این سیاستهای محدودکننده ، فشارهای سیاسی و بینالمللی علیه برنامههای صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران است . در حالی که انرژی هستهای بهعنوان یکی از سوختهای پایدار و کمکربن ، گزینهای مهم برای جایگزینی سوختهای آلاینده در ناوگان دریایی محسوب میشود، اما کشورهای غربی با اعمال تحریم و فشار، مانع توسعه این فناوری در کشورهایی نظیر ایران شدهاند .
هدفگذاری کاهش انتشار گازهای گلخانهای از سوخت کشتیها که قرار بود تا سال ۲۰۵۰ اجرایی شود ، به سال ۲۰۳۰ منتقل شده است . این تعجیل زمانی ، فرصتی برای کشورهایی که از مسیر توسعه فناوری عقب ماندهاند ، باقی نمیگذارد . پرسش اساسی اینجاست : آیا این سیاستها در راستای حفظ محیط زیست است یا کنترل مسیر توسعه کشورهای غیرغربی ؟
کشورهای توسعه یافته میخواهند فرصت بزرگی به نام استفاده از انرژی هستهای در صنعت کشتیرانی را از ایران بگیرند و این در حالی است که آمریکا ، روسیه ، فرانسه ، بریتانیا ، چین و هند از فناوری سوخت هستهای در ناوگان خود استفاده میکنند . این فناوری به کشتیها اجازه میدهد ۵ تا ۱۰ سال بدون سوختگیری مجدد حرکت کنند ، هیچگونه آلایندگی کربنی نداشته باشند و در مسیرهای طولانی ، بدون وابستگی به بنادر میانی فعالیت کنند .
در حال حاضر ، بزرگترین ناوگان دریایی هستهای متعلق به آمریکاست و شامل زیردریاییها ، ناوهای هواپیمابر و ناوشکنهای اتمی میشود . روسیه علاوه بر بخش نظامی ، یخشکنهای هستهای تجاری نیز در اختیار دارد . دیگر کشورهای دارای این فناوری شامل فرانسه ، بریتانیا ، چین و هند هستند .
استفاده از انرژی هستهای در کشتیها مبتنی بر همان اصولی است که در نیروگاههای هستهای به کار میرود . در این سامانهها ، یک راکتور هستهای کوچک درون کشتی نصب میشود که با بهرهگیری از فرآیند شکافت هستهای در سوختهایی مانند اورانیوم ، گرمای بسیار زیادی تولید میکند . این گرما باعث تبدیل آب به بخار شده و بخار حاصل ، توربینهای بخار را به چرخش در میآورد . این فرآیند در نهایت نیروی لازم برای حرکت کشتی یا تولید برق را فراهم میکند .
از جمله مزایای کلیدی این فناوری ، میتوان به مواردی ، چون امکان فعالیت مداوم کشتی برای چندین سال بدون نیاز به سوختگیری مجدد (معمولاً بین ۵ تا ۱۰ سال) ، آلایندگی صفر در سطح کربن ، صرفهجویی چشمگیر اقتصادی در بلندمدت نسبت به سوختهای فسیلی و کارایی بالا در مسیرهای طولانی یا مناطق دوردست اشاره کرد . به همین دلایل ، بسیاری از کشورهای پیشرفته این فناوری را در ناوگان نظامی و حتی تجاری خود به کار گرفتهاند .
از سوی دیگر، کشورهای توسعهیافته بهرغم تعهدات چند دههای در معاهداتی نظیر توافقنامه پاریس و پیمان کیوتو ، نهتنها از ایفای مسئولیتهای مالی خود در قبال کشورهای در حال توسعه سر باز زدهاند ، بلکه با نادیدهگرفتن اصل تقسیمبندی "توسعهیافته" و "در حال توسعه"، تمام نظم حاکم بر نظام بینالمللی محیط زیست را زیر سؤال بردهاند .
نماینده آمریکا در یکی از نشستهای اخیر ، صراحتاً اعلام کرد که این کشور دیگر تقسیمبندی مذکور را نمیپذیرد و تنها در مواردی به کشورهای دیگر کمک خواهد کرد که با منافع آمریکا همخوانی داشته باشد . این موضعگیری ، به تعبیر بسیاری از کارشناسان ، نقطه پایان بر سازوکار مشارکت جهانی در موضوعات محیطزیستی و فروپاشی یکی از ارکان عدالت اقلیمی محسوب میشود .
در چنین شرایطی ، کشوری مانند ایران که دارای ظرفیتهای عظیم در حوزه منابع انرژی ، حملونقل دریایی و دسترسی استراتژیک به تنگه هرمز است ، نهتنها از فرصتهای توسعهای محروم میماند ، بلکه باید برای ادامه فعالیتهای تجاری خود هزینههای مضاعفی نیز بپردازد .
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم