دریا را دریابیم !
به گزارش پرتال حمل و نقل ، اگر به ایران نگاه کنیم میبینیم که از گواتر تا خرمشهر یکونیم میلیون نفر در ساحل زندگی میکنند ، در حالی که در کل جهان ۷۰ درصد جمعیت در سواحل هستند .
یکونیم میلیون نفر به هشتاد میلیون نفر میشود کمتر از ۲ درصد . چرا در بقیۀ نقاط جهان ۷۰ درصد جمعیت در کنار ساحل هستند و در ایران ۲ درصد جمعیت در ساحل است ؟
- انگار یک مسئلهای وجود دارد که باید آن را بفهمیم . این همان مسئلهای است که غربیها بعد از شکست قسطنطنیه با آن به قدرت برگشتند و آمدند آنطرف آسیا را از ما گرفتند و در تمام آن سرزمینها حاکم شدند .
- باید توجهمان به دریا را یکبار دیگر مورد بررسی قرار دهیم و یکبار دیگر این را در دستور کارمان بگذاریم . این در دستور کار قرار دادن دریا بهمثابۀ یک راهبرد ژئوپلتیک چگونه باید باشد ؟
- در اواخر رژیم طاغوت آمدند سراغ دریا . چهار یا پنج کار بزرگ را در دستور کار قرار دادند . عدهای گفتند که راه اصلی حرکت ما این است که از این حوضچۀ خلیج فارس بیرون بیاییم . ما در خلیج فارس فکر میکنیم که دریانوردی میکنیم . در حالی که اتفاقات جهان در جاهای دیگری شکل میگیرد نه در خلیج فارس .
- در آن زمان چند قرارداد بسته شده ، یک قرارداد این است که ایران اطلاعات جغرافیایی اقیانوس هند را برای تسلط دریایی گردآوری کنند. هندی ها مخالفت میکنند . به خاطر مخالفت هندیها رئیس کشور طی یک سفری به آنجا میرود و برای جلب رضایت هندیها قرارداد معدنی به اسم کودرمو را منعقد میکند و با ششصد میلیون دلار آن معدن را میخرد . بعد میگویند خب حالا سنگ آهن این معدن را چکار کنیم ؟ برای آنکه کاری با سنگ آهن کودرمو کنند یک کارخانۀ دو و نیم میلیون تنی فولاد در بندرعباس تعریف میکنند. الان که شما به بندرعباس بروید نیروگاهش ساخته شده ، اسکلۀ شهید رجایی هم برای این فولاد است .
این اتفاق همزمان میشود با پیروزی انقلاب . ما آمدیم و تصمیم گرفتیم این فولاد را به اصفهان بیاوریم و آن فولاد را برداشتیم و به اصفهان آوردیم . در اصفهان فرانسویها یک فولاد یک و نیم میلیون تنی طراحی کرده بودند . ما این یک و نیم میلیون تن را جای آن دو و نیم میلیون تن گذاشتیم و آن قرارداد را لغو کردیم و کودرمو هم از دست رفت . ولی قبلا پولش را دادیم ، حالا چرا دادیم ؟ برای اینکه ما اجازه داشته باشیم در اقیانوس هند شبکه اطلاعاتیمان را پهن کنیم و هندیها مخالفت نکنند .
- کار دیگری که در دست اقدام قرار گرفت ، پروژۀ «ایران بندر بزرگ» بود . قرار بود یک مجموعۀ بسیار بزرگ دریایی در چابهار و کنارک درست شود و قطعاتی از آن هم خریداری شده و سرمایهگذاری شده .
- حالا چهار پنج تایش را من میگویم شما یادتان میآید . یکی شش تا زیردریایی است به نام ها دِ و که از آلمان خریدیم که الان آن قرارداد لغو شده و قرار است به ما خسارت بدهند . سه زیردریایی است به نامهای کوسه ، دلفین ، نهنگ که اینها دست دوم بوده و از آمریکا خریدیم . الان آن سه زیردریایی با پرچم ایران در بندری در آمریکا است . دو ناو داشتیم به نامهای خارک و لارک ، خارک آمده و حتما شما خارک را میشناسید و قرارداد لارک را بعد از انقلاب لغو کردیم. اگر بروید و خارک را ببینید ، انبار مهمات دارد ، انبار آب دارد ، انبار سوخت دارد ، اقامت دارد ، مانند یک جزیره است و شما هر کجا که با آن بروید انگار که یک پایگاه لجستیکی دارید . این هم برای ایران بندر بزرگ است. چهار تا ناو است که پولش را دادیم و آمریکاییها ساختند ، به اسم سایروس کلس ، یا کلاس کوروش . این ناوهای کلاس سی که آمریکاییها با آن در دریای عمان مانور میدهند برای ماست. جزء سفارشات ماست و پولش را هم دادیم .
- ایران بندر بزرگ یک پکیج مشخص با هدف معین بوده که یک اجزایی دارد و دانه دانه روی این اجزا کار شده تا ما به ایران بندر برویم و آنجا را بسازیم. بعد از انقلاب قرارداد بلومن فوس را لغو کردیم و یک هیئت سهنفره گذاشتیم به نام هیئت سهنفرۀ چابهار که محمد هاشمی جزء این هیئت سهنفره بود و گفتیم اینها بنشینند و جمع و جور کنند . اینها هم جمع و جور کردند ؛ از محل آن امکانات یک اسکله در پسابندر ساختیم ، یکی را در کنارک ساختیم ، اسکلۀ هفت تیر را ساختیم ، اسکله پزم را ساختیم ، اسکله بریس را ساختیم ، همه اینها صیادی هستند ، اینها هم کارهای خیر اجتماعی هستند ولی آن ماجرای ایران بندر کنار گذاشته شد و جایش اینها را ساختیم .
- خدمت تیمسار حاتمی عرض کردم که دوباره برو و ایران بندر را برپا کن و ایران بندر پاسخ ماست به همه مانورهای عربستان .
- ببینید اصلا چرا ما صنایعمان را به داخل جغرافیا بردیم؟ برای اینکه مفهوم پایۀ ما یک مفهوم کهنه است . بنادر جهان سه نسل هستند ؛ نسل اول کارش تخلیه و بارگیری است مثل بوشهر ، نسل دوم کارش تخلیه ، بارگیری و لجستیک است ، مثل شهید رجایی و بندر امام . انبار دارد، کالا را ریز میکند، بستهبندی میکند ، کم و زیاد میکند ، به اینها بنادر نسل دوم میگویند ، بنادر نسل سوم صنعت در همانجا است و دیگر پیاده نمیکند و به اصفهان ببرد . صنعت در همانجا است ، هم بارگیری میکند ، هم لجستیک می کند ، هم کار صنعتی میکند . الان هند به این سمت رفته و از همانجا هم صادر می کند .
- حالا شما فکر کنید که در سواحل مکران چهار بندرگاه بسازیم ، یکی در جاسک ، یکی در زرآباد ، یکی در چابهار و یکی هم در پسابندر . مثلا هر بندری با ظرفیت ده میلیون تن و پشت هر کدامش برویم به دنبال صنایع پتروشیمی ، فولاد و انرژی و چهار قطب جمعیتی از دویست تا پانصد هزار نفر جمعیت در آنجا تعریف کنیم ، بقیهاش را روی اتوپایلوت بگذار خودش میرود ! یعنی یک چگالی اولیه و یک مرکز ثقل در آنجا درست شود .
گفتاری از مرحوم اکبر ترکان - وزیر اسبق راه و شهرسازی و وزیر اسبق دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم