چرا شفافسازی مالی در صنعت هوانوردی ایران یک ضرورت ملی است ؟

به گزارش پرتال حمل و نقل ، وقتی اعداد حرف میزنند ، واقعیتها آشکار میشود . وقتی به آسمان و پرواز فکر میکنیم ، ذهنمان معمولاً سراغ تجربه سفر ، قیمت بلیط یا مدل هواپیما میرود . اما در عمق اقتصاد پیچیده هوانوردی ، داستانی کاملاً متفاوت در جریان است ؛ داستانی که زبان آن ، اعداد و ارقام دقیقی فراتر از کلیات است .
اینجا پای شاخصهایی به میان میآید که ضربان قلب مالی یک شرکت هواپیمایی را نشان میدهند : اینکه واقعاً "هزینه هر صندلی برای هر کیلومتر" پرواز چقدر است (همان CASK معروف که برای متخصصان ، حیاتیترین معیار هزینه است) ، در ازای آن چه میزان "درآمد به ازای هر صندلی در هر کیلومتر" کسب میشود (RASK) و در نهایت ، "سود یا زیان واقعی به ازای هر صندلی در هر کیلومتر" چقدر است (PASK) .
نادیده گرفتن یا مبهم گذاشتن این زبان مالی در فضای اقتصادی ما ، نتایج تلخی دارد . اینجاست که نمیتوانیم با قاطعیت بگوییم کدام شرکت بر اساس کارایی عملیاتی خود موفق است و کدام صرفاً به لطف چتر حمایتی یارانههای پنهان (از سوخت ارزان گرفته تا معافیتها و بدهیهای روی زمین مانده) نفس میکشد . این شرایط ، زمین بازی را برای رقابت واقعی نابرابر میکند ، نوآوری را خفه میسازد و از همه مهمتر ، اجازه نمیدهد بدانیم کدام بخش از صنعت نیاز به جراحی دارد و کدام شرکت شاید اساساً جایگاهی در بازار رقابتی امروز ندارد .
واقعیت این است که گویی به بهانه محدودیتهای خارجی ، خودمان هم قید "شفافیت داخلی" را زدهایم . در حالی که انتشار همین دادههای مالی در حوزه داخلی - حتی اگر برای پروازهای خارجی به دلایل تحریمی ملاحظاتی باشد - میتواند تصویری روشن از وضعیت موجود به دست مدیران ، سرمایهگذاران و حتی ما مردم عادی بدهد .
به گمان من ، گام نخست برای شکستن این دور باطل ، میتواند در حوزه انرژی برداشته شود : واقعیسازی تدریجی قیمت سوخت . اما حواسمان باشد ؛ این واقعیسازی تنها زمانی به نفع صنعت خواهد بود که منابع حاصل از آن ، به جای سرریز شدن به بودجه عمومی دولت ، در یک صندوق مستقل و کاملاً شفاف جمعآوری و مستقیماً صرف نوسازی ناوگان از مسیرهای هوشمندانه مانند لیزینگ یا خرید نقدی هدفمند شود .
و دقیقاً در همین چارچوب شفافیت است که تصمیمهای بزرگ و سرمایهای ، مثل خرید اخیر دو فروند A330 توسط ایرانایر ، زیر ذرهبین منطق اقتصادی قرار میگیرد . آیا با توجه به وضعیت کلی ناوگان و نیازهای عملیاتی شبکه پروازی کشور ، این انتخاب بهترین و کارآمدترین مصرف برای منابع محدود ما بود ؟ یا شاید تزریق همین منابع به خرید تعداد بیشتری از هواپیماهای کوچکتر و پرکاربردتر مثل خانواده A320 یا B737 ، میتوانست نیازهای روزمره و کوتاهمدت کشور را بهتر پوشش دهد و CASK کمتری داشته باشد ؟
تا زمانی که صورتهای مالی شرکتهایمان در آینه شفاف اعداد دیده نشود ، تا وقتی شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) به صورت واقعی سنجیده نشوند ، این چرخه ناکارآمدی ادامه خواهد یافت . فراموش نکنیم ؛ شفافیت ، تنها یک شعار زیبا نیست ؛ بلکه ستون فقرات هرگونه اصلاح ، پیششرط هر رقابت سالم و پایدار، و کلید اعتمادسازی در هر صنعتی ، به خصوص صنعت حساس و سرمایهبر هوانوردی است . بدون آن ، نه مدیری ارزیابی میشود، نه مسیری برای توسعه گشوده میگردد و نه آیندهای روشن برای این صنعت حیاتی قابل تصور خواهد بود .
نویسنده : خلیل الله معمارزاده
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم