عربستان سعودی و خیز بلند لجستیکی / بازتعریف نقش در جغرافیای تجارت جهانی
این کشور با تکیه بر منابع مالی قابل توجه ، در حال خلق زیرساختهایی است که نهتنها وابستگیاش به نفت را کاهش میدهد ، بلکه نفوذ اقتصادیاش را در قارههای مختلف گسترش میدهد . بهبیان دیگر ، عربستان با هوشمندی در حال بازسازی نقش تاریخی خود در جغرافیای تجارت جهانی است ؛ نقشی که در گذشته ، در مسیرهای کاروانی و دریایی از شرق به غرب دیده میشد و اکنون با زبان فناوری ، سرمایه و مشارکتهای راهبردی بازتعریف میشود .
به گزارش پرتال حمل و نقل ، عربستان سعودی در سال ۲۰۲۵ با اجرای برنامهای گسترده و جاهطلبانه در حوزه لجستیک ، مسیر تازهای در راهبرد اقتصادی خود ترسیم و خود را بهعنوان بازیگری محوری در نقشه تجارت جهانی معرفی کرده است .
این کشور که تا پیش از این ، بیش از هر چیز با منابع عظیم نفتیاش شناخته میشد ، اکنون در حال تحقق فاز جدیدی از چشمانداز ۲۰۳۰ خود است ؛ مرحله ای که مبتنی بر تنوعبخشی به اقتصاد ، کاهش وابستگی به نفت و ایفای نقشی کلیدی در زنجیره تأمین جهانی است .
بر اساس گزارشهای رسمی منتشر شده از منابع دولتی عربستان ، این کشور در سال ۲۰۲۵ با اختصاص بیش از ۲۶۷ میلیارد دلار به پروژههای زیرساختی لجستیکی ، از جمله توسعه ۵۹ منطقه لجستیکی در نقاط کلیدی و افزایش ظرفیت بنادر به بیش از ۴۰ میلیون TEU گامی بیسابقه در راستای تبدیلشدن به یکی از ده کشور برتر جهان در شاخص عملکرد لجستیکی برداشته است . بخش عمده این منابع همانند دیگر پروژه های زیرساختی در عربستان همچنان از منابع دولتی تامین میشود لیکن صندوق مشارکت های عمومی خصوصی ، سرمایه گذاری های مستقیم خارجی ، انتشار اوراق صکوک و وام های سازمان های توسعه ای بین المللی از جمله IDB که محل استقرار آن در جده قرار دارد از دیگر محل های تامین منابع است . در این مسیر ، قراردادهای استراتژیک با بنادر بزرگ بینالمللی نظیر آنتورپ و روتردام نیز بهعنوان راهبرد انتقال دانش ، دیجیتالیسازی بنادر و توسعه منابع انسانی متخصص در حوزه لجستیک ، نقشی اساسی ایفا میکنند .
از میان پروژههای زیرساختی ، توسعه منطقه لجستیکی جدید در بندر جده به مساحت ۴۱۵ هزار مترمربع ، از اهمیت ویژهای برخوردار است . این منطقه نه تنها بهعنوان هاب منطقهای در دریای سرخ عمل خواهد کرد ، بلکه نقطه اتصال کلیدی برای صادرات مجدد و تجارت میان اروپا ، آفریقا و آسیا بهشمار میرود . در کنار آن ، خرید اکثریت سهام شرکت بینالمللی اولم آگری از سوی صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان ، گواهی دیگر بر تلاش این کشور برای کسب مالکیت مستقیم بر گرههای استراتژیک زنجیره تأمین جهانی است ؛ بهویژه در حوزه محصولات کشاورزی در آسیا و آفریقا .
ابعاد بینالمللی این تحولات از سطح صرفاً اقتصادی فراتر میرود . از منظر ژئوپلیتیکی ، عربستان با اتکا به دیپلماسی اقتصادی و ایجاد پیوندهای تجاری و صنعتی با قدرتهای لجستیکی جهانی ، در حال بازتعریف نقش خود در نظام جهانی است .
این رویکرد ، جایگاه عربستان را از یک صادرکننده منابع خام به یک بازیگر کلیدی در فرآیندهای ارزشافزوده و مدیریت جریان تجارت جهانی ارتقاء میدهد . در واقع ، لجستیک در نگاه جدید سعودیها ، نهفقط ابزاری برای رشد اقتصادی ، بلکه بستری برای نفوذ ژئوپلیتیکی در سطح منطقه و جهان تلقی میشود .
پیامدهای این تحولات ، بهویژه برای کشورهای همسایه عربستان سعودی نظیر ایران ، از اهمیت راهبردی برخوردار است . ایران که از موقعیتی ژئوپلیتیکی ممتاز در منطقه خلیجفارس و دروازه ورود به آسیای میانه برخوردار است ، با فرصتها و تهدیدهایی جدی روبروست .
از یکسو ، نزدیکی جغرافیایی ایران با کریدورهای جنوبی عربستان و ظرفیتهای بالقوه بنادری مانند بندرعباس و چابهار ، امکان رقابت یا همکاری را در قالب پروژههای منطقهای فراهم میسازد .
از سوی دیگر ، عدم سرمایهگذاری کافی در توسعه زیرساختهای لجستیکی ، عدم جذب سرمایهگذاری خارجی و فقدان راهبرد یکپارچه ملی در حوزه حملونقل ، میتواند ایران را از زنجیرههای نوظهور تجارت جهانی کنار بگذارد .
فرصت مهم دیگر برای ایران ، در تحولات مثبت اخیر در روابط تهران – ریاض نهفته است . این بهبود روابط میتواند بستر مناسبی برای تعریف پروژههای مشترک لجستیکی باشد؛ از جمله توسعه خطوط ریلی متصلکننده آسیای مرکزی به بنادر خلیجفارس ، تعامل در پروژههای بندری در سواحل مکران و دریای عمان و حتی طراحی و بهرهبرداری مشترک از کریدورهای زمینی - دریایی با محوریت تجارت جنوب - جنوب .
در سطح کلان ، تحولات لجستیکی عربستان را میتوان نمونهای از راهبردهای نوین اقتصاد سیاسی در عصر پسافسیل دانست ؛ راهبردهایی که بر ترکیب سرمایهگذاری هوشمند ، سیاست خارجی فعال و هدفمند و بهرهگیری از ظرفیتهای ژئوپلیتیکی متمرکزند .
این کشور با تکیه بر منابع مالی قابل توجه ، در حال خلق زیرساختهایی است که نهتنها وابستگیاش به نفت را کاهش میدهد ، بلکه نفوذ اقتصادیاش را در قارههای مختلف گسترش میدهد . بهبیان دیگر ، عربستان با هوشمندی در حال بازسازی نقش تاریخی خود در جغرافیای تجارت جهانی است ؛ نقشی که در گذشته ، در مسیرهای کاروانی و دریایی از شرق به غرب دیده میشد و اکنون با زبان فناوری ، سرمایه و مشارکتهای راهبردی بازتعریف میشود .
برای کشورهای منطقه ، بهویژه ایران ، لحظهای سرنوشتساز فرا رسیده است . اگر رویکردی فعال ، مدرن و منطبق با تحولات جهانی در پیش گرفته نشود ، خطر حذف تدریجی از مسیرهای اصلی جریان تجارت جهانی جدی خواهد بود . راه نجات ، نه در رقابت صرف ، بلکه در ترکیب رقابت و همکاری ، درک واقعگرایانه از تحولات لجستیکی و تدوین راهبردهای ملی منسجم است . در این میان ، نقش بخش خصوصی ، نهادهای سیاستگذار و مراکز علمی در تدوین و اجرای این راهبردها بیبدیل خواهد بود .
آنجه روشن است پروژه حمل و نقلی ۲۰۲۵ عربستان سعودی تنها یک برنامه توسعهای ملی نیست ؛ بلکه مدل نوینی از حکمرانی اقتصادی منطقهای و بازتعریف قدرت نرم در بستر تجارت و حملونقل جهانی است . الگویی که دیگر کشورهای منطقه ، ناگزیر از بازاندیشی در رویکردهای خود نسبت به آن خواهند بود ؛ چرا که در دنیای بهشدت متصل امروز ، فرصتها و تهدیدها با سرعتی بیسابقه در حال جابجاییاند و کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست .
نویسنده : محمد حسین محمدی
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم