غلامرضا ساسانی


در اواسط دهه ۹۰ او از فرصت استفاده کرد و خود را بازنشسته پیش از موعد کرد و بدین ترتیب سازمان یکی از نیروهای خوب خود را زودتر از وقتش ، از دست داد ،

انرژی ، انرژی ، انرژی خستگی ناپذیر و بی مهابا ، مطمئنم بچه های قدیم بندر به محض که اسمش را دیدند ، زدند زیر خنده ، از بس این پسر ماهه . یک آذری خوش زبان و خوش تیپ ، با صراحت لهجه بی نظیر ، در جوانی راهی فیلیپین شد و مهندسی عمران گرفت ، طی سالهای تحصیل با یک بانوی مسلمان از آسیای شرق که ایشان هم پزشک هستند ازدواج کرد و به ایران آمد . حتما برای همسر گرامیشان که سالهای سخت جنگ در ایران به سر بردند خیلی سخت بوده ولی مگر میشود با غلامرضا زیر یک سقف زندگی کنی و نا امید و افسرده بشی ! غلامرضا در سالهای سخت آن دوران با سپاه شروع کرد و تجربیاتش را در خدمت مهندسی سپاه گذاشت و بنادر را بعد از جنگ با بندر بوشهر آغاز کرد ، در بوشهر بنیان کارهای ابتکاری زیادی را گذاشت و طرح انقلابی ( موتور پل ) که یک طرح ارزشمند بود حاصل تفکر غلامرضا و دوستانش در بوشهر می باشد ، کارهای او معمولا منتقدان زیادی داشت ولی او با شجاعت طرح هایش را یکی پس از دیگری اجرا میکرد و در عین حال شدیدا مراقب بود که حادثه ای مثل حادثه شناور سومار تکرار نشود . بعد از مدتی مدیر کل بنادر مازندران شد و طرحهای واگذاری بخشی از فعالیتها به بخش خصوصی مدیون او و دوستان همفکرش در نوشهر میباشد .     غلامرضا به خوش زبانی مشهور است ، در تمام جلسات رسمی  مدیران بنادر در تهران ، تنها کسی که دنیامالی را به قهقهه وادار میکرد غلامرضا بود ، حضورش باعث گرمی محافل بود و یخ جدی ترین جلسات و اجتماعات با حضور او آب میشد . در اواخر عمر کاری اش مدیر عامل یکی از شرکتهای خسته و بدهکار و مشکل دار سازمان شد ، این شرکت متعلق به سازمان و تاید واتر بود ، از او خواسته بودند و او مثل همیشه که به هیچ کار سختی نه نمیگفت ، پذیرفته بود ، من تازه رفته بودم تاید واتر که زنگ زد گفت دارم میام پیشت ، خودم را برای چند ساعت خوب و خوش آماده کرده بودم ، آمد ، خسته و غمگین ، چشمانش از خستگی سرخ سرخ بود ، قسم خورد که از دست شرکت خواب و خوراک ندارد ، اموال شرکت حتی ماشین زیر پایش را گرفته بودند و به بدهکاران داده بودند . هیچ اثری از ساسانی شاد و بشاش نبود ، درنگ نکردم و یک ملاقات با مهندس صدر گذاشتم و قسمش دادم به جد بزرگوارش که اگر میخواهی ساسانی سکته نکند او را از شرکت نجات بده ، مردانگی کرد و به استیری اختیار تام داد ، خیالم راحت شد ، اولین کاری که کردیم با استعفای ساسانی موافقت کردیم و بعد نشستیم دو نفری مشکلات شرکت را کم و کم کردیم بعد هم تاید واتر شرکت را به سازمان پس داد و مشکلات حل شد ولی ساسانی دیگر آن ساسانی نشد که نشد و اثرات فشارهای سنگین اداره این شرکت بدقلق همیشه آزارش میداد . در اواسط دهه ۹۰ او از فرصت استفاده کرد و خود را بازنشسته پیش از موعد کرد و بدین ترتیب سازمان یکی از نیروهای خوب خود را زودتر از وقتش ،  از دست داد ، غلامرضا ساسانی بعد از بازنشستگی در یک شرکت خصوصی در حوزه مهندسی نفت و دریا مشغول بکار شد ولی الان نمیدانم دقیقا کجاست ؟ ولی هر کجا هست خداوند یار و نگهدارش باشد که خیلی در سازمان زحمت کشید و جوانی خود را برای اعتلای نام سازمان گذاشت . یاد و خاطره او و سرزندگی و شجاعتش در بیان مشکلات به مدیران ارشد سازمان همیشه در یاد من و دوستان سازمانی باقی مانده است . علی یارش باد .




مطالب مرتبط

بندر شهید رجایی بزرگترین به عنوان بزرگترین بندر تجاری و پیشرفته‌ترین بندر کانتینری ایران در ۲۳ کیلومتری غرب بندرعباس مرکز استان هرمزگان واقع شده است .

|

"سامانه یکپارچه عملیات بندری" به عنوان یکی از طرح‌های کلیدی سازمان بنادر و دریانوردی با مدیریت معاونت امور بندری و اقتصادی و نظارت دفتر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان بنادر و دریانوردی از آبان ماه ۱۴۰۲ در دست تحلیل ، طراحی و تولید می‌باشد .

|

فرآیند تحویل و تحول پایانه مواد معدنی در نشست مشترک مدیران شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی و اداره کل بنادر و دریانوردی استان خوزستان مورد بررسی و چارچوب آن تعیین شد .

|

به گزارش پرتال حمل و نقل ، جمهوری اسلامی ایران و جمهوری تاجیکستان در بخش حمل‌ونقل بین‌المللی و ترانزیتی از طریق بندر چابهار تفاهم‌نامه همکاری ...

|

به گزارش پرتال حمل و نقل ، طی فروردین‌ماه سال ۱۴۰۳ ، معادل ۲ میلیون و ۱۹۰ هزار و ۲۶۴ تن کالاهای اساسی در بنادر کشور تخلیه شد که حاکی از رشد ۶۱ درصدی ...

|