عدم پرواز مستقیم بین ایران و اروپا ، هر ماه دهها میلیون دلار هزینه به اقتصاد ملی تحمیل میکند
به گزارش پرتال حمل و نقل به قلم خلیل الله معمارزاده ، هر مسافر ایرانی که ناچار است با صرف زمان و منابع بیشتر از طریق دبی ، دوحه یا استانبول به اروپا برسد ، عملاً بخشی از گردش مالی سفر را از ایران به بیرون میبرد .
ما به وضعیتی عادت کردهایم که گویی انسداد مسیرهای هوایی را پذیرفتهایم و قرار نیست برای آن راهحلی بیابیم . اما درد واقعی ، تحریم نیست ؛ درد ، بیعملی ماست و این انتظار منفعلانه برای گشایشهای بیرونی ، بیآنکه حتی یکبار پیگیری جدی ، طراحی حرفهای یا سماجت مدبرانهای در پیش گرفته باشیم، فرسایندهتر از خود محدودیتهاست .
ضعف در برنامهریزی هوشمند دیپلماسی هوایی باعث شده ایران از مدلهایی که کشورهای دیگر برای عبور از چالشهای بینالمللی بهکار گرفتهاند ، غافل بماند . ما تنها در حال مدیریت روزمرهایم ، در حالی که ظرفیتهای جدید ، ساختارهای جایگزین و همکاریهای خلاقانه در دسترساند .
یکی از این راهکارها ، استفاده از رجیستر هواپیما در کشورهایی است که روابط مثبت ، ظرفیت قانونی و بازار هوایی در حال رشد دارند ؛ کشورهایی مانند مالزی ، قزاقستان ، ارمنستان ، اندونزی ، ونزوئلا ، آفریقای جنوبی یا حتی برخی کشورهای آفریقای مرکزی که هم در سازمانهای بینالمللی عضو مؤثرند و هم برای همکاری هوانوردی علاقهمند . در این مدل ، هواپیماها با رجیستر کشور ثالث اما تحت قرارداد عملیاتی با شرکت ایرانی ، مسیر ایران – اروپا را با برند ایرانی ، کروی ایرانی و حتی لیوری ایرانی پرواز میکنند .
این مدل نه تخیل است و نه تئوری . در عمل بارها اجرا شده است . ایرلاینهایی مانند Air Serbia ، AirAsia X یا بسیاری از ایرلاینهای آفریقایی ، برای عبور از محدودیتها یا دستیابی به بازارهای بزرگتر ، دقیقاً چنین ساختاری را برگزیدهاند : رجیستر خارجی ، اما مالکیت و عملیات بومی .
البته چالشهایی مانند بیمه ، هندلینگ ، انتقال پول یا تسویه سوخت و خدمات فرودگاهی وجود دارد . اما مگر در هوانوردی کاری هست که بدون چالش انجام شود ؟ مگر جابهجایی یک هواپیما در شرایط تحریم ، کار کوچکی است ؟ مسیر دشوار است ، اما ناممکن نیست .
اجرای چنین مدلهایی نیازمند یک ساختار متمرکز ، چابک و تخصصی است ؛ جایی که نه با مکاتبات کند اداری ، بلکه با زبان فنی و مذاکره حرفهای کار را پیش ببرد . از همین رو ، پیشنهاد مشخص من آن است که ایران پنج رایزن تخصصی هوانوردی در نقاط کلیدی چون اندونزی ، مالزی ، آفریقای جنوبی ، قزاقستان و مقرهای ICAO و IATA مستقر کند ؛ رایزنهایی که نه صرفاً ناظر یا نماد تشریفاتی ، بلکه طراح و پیشران پروژههای ملی از این دست باشند و دست دلالان فعلی را نیز کوتاه کنند .
پرواز به اروپا فقط یک مسیر نیست ؛ یک نماد است . نماد اتصال دوباره به بازار جهانی در صحنه رقابت بینالمللی، و بازیابی بخشی از سهمی که سالهاست به دیگران واگذار کردهایم ؛ سهمی که هر روز هزینهاش را میپردازیم ، بیآنکه در برابر زخمهایش غیرت یا همتی به خرج دهیم ؛ درست مانند سکوت در برابر واگذاری خاک و سرزمین .
منتظر حضور شما در پیج اینستاگرام iranway هستیم