جای خالی برندسازی در صنعت هوانوردی
سالهاست در رسانههای صنعت هوانوردی فریاد میزنم که هوانوردی ما نیازمند برندسازی و یا هنر هدایت افکار عمومی است ، اما متاسفانه مورد استقبال متولیان این صنعت استراتژیک قرار نگرفت . عدم استقبال از برندسازی صنعت هوانوردی علیرغم آن که در دنیا یک اصل مهم است در هوانوردی ما یا از روی بی نیازی است و یا از روی عدم آگاهی .
حرفه توسعه ارتباطات با هدف برندسازی که گرایش توسعه یافته روابط عمومی و به بیان دیگر ، تلفیق روابط عمومی و تبلیغات است ، وظیفه دارد هدایت افکار عمومی (اعم از فضای داخلی و بین الملل) را برعهده بگیرد و برند را از هرگونه آسیب احتمالی مصون دارد .
روابط عمومی در صنعت هوانوردی و حتی در بیشتر بخش های کشور نقش تریبون یک طرفه و پروپاگاندا دارد . به طور کلی تبلیغات در جامعه ما نقش اغراق و درشت نمایی داشته که هردو بخش، نمیتواند در دنیای کنونی اثربخش باشد . هوانوردی کشور ( اعم از شرکت های هواپیمایی ، صنعت فرودگاهی و حتی تولید کنندگان این حوزه) علیرغم آنکه در حیطه حاکمیت کشور و فضای امنیتی است، بنگاه های اقتصادی به شمارمی روند .
بنگاه های اقتصادی که باید با مشتریان خود که می تواند با مسافر برای ایرلاین ، ایرلاین برای فرودگاه ها ، پروازهای عبوری برای شرکت های هوایی بین المللی و ... تعامل و ارتباط دوسویه داشته باشد و روابط عمومی تجاری با نگاه اعتماد سازی و حفظ اعتماد که من آن را « توسعه ارتباطات» می نامم ، تدوین و اجرا شود . توسعه ارتباطات ، خط شکن گروه های بازاریابی و همچنین حافظ برند و منافع آن است .
سوال اینجاست که هوانوردی کشورمان دارای چه برندی است ؟ دیگران ( جامعه ایرانی و جامعه جهانی) در مورد آنچه نظری دارند ؟ آسمان ایران برای آنها چه مفهومذهنی را تداعی می کند ؟ هوانوردان ما چه جایگاهی در جامعه بین المللی هوانوردی دارند ؟
در پاسخ باید گفت در هوانوردی ، نتوانسته ایم جایگاهذهنی صحیحی ایجاد و از آن محافظت کنیم . تعامل مناسبی میان صنعت هوانوردی با رسانه های داخلی وجود ندارد و رسانه های داخلی همه روزه منتقد این صنعت هستند و تنها اخبار مثبت از صنعت ، خبرهای تشریفاتی روابط عمومی های ارگان های دولتی هوانوردی است . تعامل خوبی میان هوانوردی با مردم در قالب مسافر وجود ندارد و روزی نیست که خبر عدم رضایت مسافر از ایرلاین ها منتشر نشود . از سوی دیگر ، جامعه هنوز از حق و حقوق خود و همچنین فرهنگ صحیح هوانوردی آگاه نیست و هر روز تصاویر تحصن مسافر در هواپیما و حتی تخطی از قانون در فضای مجازی منتشر می شود .
در حوزه بین الملل نیز ، نتوانسته ایم با اتحادیه ها ، رسانه ها و حتی ذی نفعان (ایرلاین های خارجی ، آژانس های مسافرتی خارجی و ارائه دهندگان خدمات) ، ارتباط درستی ایجاد کنیم چرا که مشتری مداری ، اعتماد سازی و حفظ اعتماد که همان برندسازی یا هدایت افکار عمومی است در صنعت هوانوردی جایی ندارد .
مدیریت بحران افکار عمومی ، یکی از مهم ترین ارکان برندسازی است ، در این حوزه مهم همواره ضربه خورده ایم . بارها در سوانح و حوادث هوایی ، نتوانسته ایم به خوبی فضای ملتهب را مدیریت کنیم . روابط عمومی های تمامینهادهای امدادی و ... از زاویه دید خود به تشریح حادثه و همچنین کسب منفعت خبری برای سازمان خود می پردازند اما مجموعه هوانوردی ما منفعل است . یک سانحه یا حادثه ، به برند هوانوردی کشور ، خدشه وارد می کند اما اگر بتوانیم فضای فکری جامعه را کنترل کنیم، می توانیم شدت سیاه نمایی را کاهش دهیم . به یاد داشته باشیم ، تولد برند هوانوردی کشور ، می تواند به توسعه صنعت هوانوردی منجر شود .
داوود ربیعی - کارشناس برندسازی هوانوردی