ضرورت حمایت مدیران صنعت فولاد از بخش حملونقل ریلی
روشن است که در صورت رخداد واقعهی فرضی انجماد یا مرگ شرکتهای ریلی ، تحقق چشم انداز ۱۴۰۴ صنعت فولاد ، فقط یک رؤیا خواهد بود . باید پذیرفت که سند چشمانداز ۱۴۰۴ صنعت فولاد ، نیازمند تدوین سند مکمل لجستیکی برای دانستن الزامات ترافیکی و پایبندی مجدانه به آن است .
صنعت حمل و نقل ریلی ، خادم بزرگ صنعت فولاد و یکی از مهمترین حلقههای زنجیرهی ارزش آن است . به تقریب خوبی میتوان ادعا کرد که این حلقه در این زنجیره ، «جایگزین ناشدنی» است .
بر بزرگان صنعت فولاد به عنوان اصلیترین مشتری صنعت حملونقل ریلی واجب است از این حلقهی حیاتی که اکنون در موقعیت ضعیفی از عمر خود قرار دارد و استحکام چندانی ندارد ، به قدر کفایت حمایت و آن را احیا نمایند . در فقدان چنین حمایتی ، نه فقط تحقق اهداف سند چشمانداز ۱۴۰۴ صنعت فولاد مبنی بر تولید سالانه ۵۵ میلیون تن محصول ، که حتی تداوم تولید کنونی هم میسر نخواهد بود .
به این واقعیات توجه فرمایید :
۱ . نزدیک سه چهارم از عملکرد صنعت حمل و نقل ریلی در بخش باری ، مختص صنعت فولاد است . از همین روی ادعای مقدمهی این نوشته ، یعنی نقش خدمتگذاری صنعت ریلی برای فولادیها نادرست نیست .
۲ . اگر شرکتهای ریلی به هر دلیلی از فهرست پیمانکاران لجستیک صنعت فولاد حذف شوند ، جایگزینی آنها با رقیب جادهای قابل تصور نیست . در حال حاضر ، صرفاً به منظور حمل مواد اولیهی ورودی و محصولات خروجی شرکت فولاد مبارکه ، سالانه حدود ۳۰ میلیون تن بار در تعداد محدودی مسیر جادهای و ریلی منتهی به مبارکه حمل میشود . در صورت حذف شرکتهای ریلی از این زنجیره ، در بهترین شرایط ، ترافیک جدید کامیونی تحمیل شده به این جادههای معدود پس از همسنگ سازی بر حسب معادل سواری ، معادل نزدیک به دو میلیون تردد سواری در سال خواهد بود . جادههای موجود ، به ویژه در ورودیهای مجتمع فولاد مبارکه به هیچ وجه توان فنی عبور چنین تقاضای ترافیکی را ندارند . هزینههای اقتصادی - اجتماعی حاصل از چنین رخدادی بر جامعه ، در قالب تصادفات ، مصرف سوخت ، آلایندگی و … نیز بسیار هنگفت است . اوضاع سایر کارخانههای فولاد کشور ، از این منظر ، بهتر از فولاد مبارکه نیست . بدتر از آن ، روشن است که در صورت رخداد واقعهی فرضی انجماد یا مرگ شرکتهای ریلی ، تحقق چشم انداز ۱۴۰۴ صنعت فولاد ، فقط یک رؤیا خواهد بود . باید پذیرفت که سند چشمانداز ۱۴۰۴ صنعت فولاد ، نیازمند تدوین سند مکمل لجستیکی برای دانستن الزامات ترافیکی و پایبندی مجدانه به آن است .
۳ . شرکت فولاد مبارکه ، در سال مالی ۱۳۹۶، با فروش ۲۰ هزار میلیارد تومانی ، ۶۰۰۰ میلیارد تومان سود خالص به دست آورده است . شرکت فولاد خوزستان در همین دوره ، با فروش ۷ هزار میلیارد تومانی ، ۱۶۰۰ میلیارد تومان سود ساخته است . وضعیت سایر شرکتهای فولادی کشور نیز از نظر سوددهی تقریباً مطلوب است . از سوی دیگر ، جمع درآمد صنعت حملونقل ریلی دولتی و خصوصی کشور از حمل بار در سال ۱۳۹۶ ، با قدری بزرگنمایی به ۲ هزار میلیارد تومان و جمع سود حاصله نیز ، در صورت به حساب نیاوردن زیاندهی راهآهن دولتی ، با بزرگنمایی ، به ۱۵۰ میلیارد تومان میرسد .
چهار . با روال جاری درآمدها و هزینهها، به زودی و در چند ماه آینده، تقریباً همهی شرکتهای ریلی وارد زیاندهی مطلق میشوند و امکان تداوم فعالیت از آنها سلب میشود . در همین شرایط و با روندهای جاری ، بسیار بعید است صنعت فولاد کاهش سوددهی داشته باشد .
اکنون وقت جلب نظر بزرگان دوراندیش صنعت فولاد به نتیجهی حاصل از ترکیب این واقعیات است :
لازم است شرکتهای بزرگ فولاد برای تضمین تداوم حمل مواد اولیه و تولیدات خود ، ضمن تجدید نظر در نرخهای کرایهی قراردادهای جاری ، بخش اندکی از سود مطلوب حاصل از مدیریت کل زنجیره را به شرکتهای ریلی تزریق نمایند تا به بقای آنها ، که در واقع به معنای احیای حلقهی لجستیک خودشان است ، کمک کنند .
مقدمهی این تصمیم ، نشست مشترکی است که باید با حضور اعضای انجمن فولاد و انجمن شرکتهای ریلی برگزار گردد .
سبحان نظری
مدیرعامل شرکت ترکیب حملونقل و رئیس کارگروه مالکین واگنهای لبه کوتاه انجمن صنفی شرکتهای حملونقل ریلی